به بیستو سومین جلسه از سلسله نشستهای تحلیل رمان ـ اتحادیهی صلصال خوش آمدید! این نشست با حضور علاقمندان کتاب و ادبیات برگزار میشود. تحلیل و بررسی رمان « دل تاریکی » اثر « جوزف کنراد » برای بیستو سومین نشست انتخاب شده است.
در بخشهایی از کتاب میخوانیم:
«میدانید که من هرچه باشم دل نازک نیستم. مجبور به حمله و دفاع از خود بودهام. بنابه مقتضیات نوع زندگیای که کورکورانه به آن کشیده شده بودم، ناگزیر بودهام که گاهی مقاومت کنم و گاهی حمله کنم – و این تنها یک راه مقاومت است – بی آنکه حساب کنم به چه قیمتی تمام میشود. دیو خشونت و دیو طمع و دیو شهرت را دیدهام.»«هیچ ترسی در برابر گرسنگی تاب نمیآورد، هیچ صبری آن را از بین نمیبرد، جایی هم که گرسنگی باشد، نفرت موج میزند.»«حالا دیگر جریان آب تندتر شده بود، قایق هم انگار نفس های آخرش را میکشید و پروانه آن به کندی تالاپتالاپ میکرد و من هم تو نگو برای شنیدن ضربهی بعدی شناور، روی نوک پا گوش ایستادهام. چون خداییاش را بخواهید، هر لحظه انتظار داشتم که قایق لکنته جان به جان آفرین تسلیم کند. به تماشای واپسین بارقههای زندگی شباهت داشت.»
ورود برای عموم علاقهمندان آزاد است.